خلاصه داستان : یک سارق اتومبیل هندی عاشق زنی می شود که سابقا اتومبیل او را دزدیده است و همین علاقه، زندگی او را دگرگون می کند...

خلاصه داستان : "ماهیت" و "مایرا" یک شرکت بازاریابی کوچک دارند. "ماهیت" فعالیت زیادی در قسمت فروش دارد و "مایرا" هم مغر مالی شرکت است. آنها با موفقیت پله‌های صعود را سپری می‌کنند، اما...

خلاصه داستان : راجو بذله گو، یک دلقک است. این چیزی است که او هست و آنچه او همیشه خواهد بود. عنوان داستان زندگی خود را آشکار در سه فصل ...

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد عروسی زوجی جوان می باشد که در این میان حسادت همه چیز را خراب می کند و باعث مشکلاتی می شود ...

خلاصه داستان : گروهی از متخصصان برای گرفتن مرد تحت تعقیب در هند فرستاده می شوند اما همه چیز کاملا اشتباه پیش می رود و...

خلاصه داستان : فیلم داستان مرز بین "عشق" ، "جذابیت" و "تعهد" را روایت می کند.سه جوان در هند در حال تغییر تلاش می کند معنای این سه را نسبت به یکدیگر پیدا کنند...

خلاصه داستان : مردی دختری بریتانیایی خود را به کشور زادگاهش،هند می برد.او ترتیب ازدواج دخترش با مردی که او را احمق می خواند می دهد.دختر می خواهد آنها را فریب دهد اما داماد نقشه های او را به هم می زند...

خلاصه داستان : "جای ویردان سینگ" و "میرا پاندیت" در لندن با یکدیگر آشنا شده، عاشق هم شده و یکدیگر را به خانواده هایشان معرفی می کنند. اما پس از مدت کمی از هم جدا شده و "میرا" به هندوستان بازمی گردد و "جای" به آمریکا می رود. دوست "جای" سعی می کند او را متقاعد کند تا به دنبال عشقش برود...

خلاصه داستان : سه برادر که از هم جدا شده بودند پس از سالها دور هم جمع می شوند. یکی از آنها هندو، یکی دیگر مسلمان و دیگری مسیحی شده اند. این تضاد آنها موجب بروز ماجراهایی می شود...

خلاصه داستان : «زونی» (کاجول)، دختری کشمیری که از کودکی بینایی اش را از دست داده، با مردی به نام «ریحان» (عامرخان) ازدواج می کند. «ریحان» راهی برای درمان «زونی» می یابد اما وقتی پس از عمل، «زونی» چشم هایش را باز می کند، ساعتی از کشته شدن «ریحان» در یک عملیات تروریستی گذشته است...